زنده شدن پس از مرگ1

زنده شدن پس از مرگ

زنده شدن پس از مرگ1

۳۹ بازديد

بنام خدا

انسان پس از مرگ ، در دنيا هم زنده ميشود.

در سه حالت انسان پس از مرگ زنده ميشود تفسير قرآن

جسمهاي قبلي خود را كه بياد نمي آوريم و حتي كودكي خود را بياد نمي آوريم  حتي بعضي اوقات يادمان ميرود به چه چيز فكر ميكرديم يا چه خوابي ديديم و جسمي كه تازه متولد شده كه اطلاعات روح را در گذشته ندارد وگر نه كه عالم غيب معني نداشت همانند انسان پيري هستيم كه گذشته خود را فراموش كرده است بعضي ها يادشان نمي آيد غذا چه چيزي خوردند؟ لحظه مرگ را هم فراموش كردند.

در اين جسم كه هستيم پس از مرگ زنده ميشويم در همين جسم، همانند بيدار شدن پس از خواب و اين تا لحظه مرگ ادامه دارد جسم ما دائم در حال از بين رفتن و به وجود آمدن است و اين باعث بزرگتر شدن مااست تا زماني كه بميريم ، بزرگتر شدن مو ناخن ، استخوان و تمام اندام و اگر مرضي بگيريم يا زخمي يا شكستگي داشته باشيم يا چرك اندام ما در محل مشكل از بين رفته يعني مرده و به مرور اگر خوب شود يعني زنده شده است و جسم كه به وجود آمد روزي پير ميشود و از بين ميرود يعني زنده شده و مرده پس در همين جسم بعد از مرگ در اندام باز زنده ميشويم و بعد از خواب و بازگشت روح ، پس از مرگ باز زنده ميشويم.

اين را كه قبول داريد.

در مورد زنده شدن پس از مرگ براي قيامت هم كه قبول داريم و اين قبول داشتن قيامت ، علمي است كه حضرت محمد (ص) اشاره داشتند و مردم قبول نميكردند با اينكه در آن عصر رسولان قبل از حضرت محمد (ص) همه به زنده شدن پس از مرگ براي قيامت اشاره كرده بودند ولي مردم يگانگي خداوند را قبول نداشتند و بت پرست شده بودند و قيامت را قبول نميكردند و حضرت محمد (ص) را تمسخر و آزار ميدادند تا اينكه به مرور ايشان حق را ثابت كردند و بعد از ايشان دوازده امام و ياران نزديك ايشان قيامت را در كتابهاي خود ثبت و منتشر كردند كه امروز ديگر زنده شدن براي قيامت را همه به ظاهر قبول دارند هر چند باز مردم غير خدا پرست شدند البته شرك در عصر ما دنيا پرستي است ولي به هر حال زنده شدن پس از مرگ براي قيامت را هم قبول داريم .

توجه كنيد بنده زنده شدن پس از مرگ در دنيا تا قبل از قيامت را كشف كرده ام از قرآن. ، البته شما ميگوييد اين حالت وجود ندارد همانند كساني كه قيامت را قبول نميكردند، ولي بنده اين را ثابت ميكنم.پر رو زياد ديدم.

 در دنيا يكي از اعتقادات مربوط به زنده شدن پس از مرگ در دنيا را به اسم تناسخ ميشناسيم.

و تمام اديان نوظهور در دنيا وجه اشتراكشان تناسخ است.

دوازده امام كه دنيا پرست نبودند در مورد قيامت اشاره و تاكيد داشتند همينطور در مورد تناسخ نظر دادند و تناسخ را رد كردند چون تناسخ قيامت را رد كرده است بدون سند علمي  و تناسخ ميگويد انسان فقط در دنيا و در جسم ديگر زنده ميشود تا به كمال برسد و اين فقط و محدود كردن، نادرست است ، همانطور كه شما عزيزان ميگوييد چون دوازده امام به قيامت اشاره كردند پس فقط ما قيامت زنده ميشويم و ديگر قبل از آن زنده نميشويم و زنده شدن را محدود ميكنيد  ميگوييد بعد از مرگ آنهايي كه به كمال نرسيدند و زودتر از امتحان شدن مردند و مكلف نبودند حق را قبول كنند چون فهم نداشتند يا رسول نداشتند ، رسولان در برزخ به آنها تعليم ميدهند تا به بهشت بروند و در برزخ به كمال برسند ، چون خودتان هم ميدانيد فقط يكبار زنده شدن ناقص است در بحث تفاوت انسانها  و مسايل مربوط به رجعت و تعداد رسولان در بحث رجعت يا مشكلات ديگر كه بنده بيان ميكنم، بله فقط يك بار زنده شدن در دنيا مشكل دارد، اگر شهيدان زنده ابدي هستند ، چگونه هستند آنها كه شهيد شدند، اگر روحشان زنده مي ماند ، مگر روح غير شهيد ميميرد، اگر شهيدان نزد خداوند روزي و غذا ميخورند مگر روح زنده ابدي نياز به غذا دارد، پس اگر زنده شدن پس از مرگ در دنيا تا قبل از قيامت را قبول نكنيد تمام قانونهاي قرآن را نادرست متوجه ميشويد در نهايت خود پرست و مقام پرست و شكم پرست و دنيا پرست و مشرك ميشويد و ايمان به قيامت را درك نميكنيد و لحظه مرگ را فراموش و حق را فسق و غير خدا پرست ميشويد.

قرآن ميفرمايند ما شما را زنده كرديم و باز ميميرانيم و باز زنده خواهيم كرد ، توجه به باز زنده خواهيم كرد داشته باشيد هيچ بشري نميتواند بگويد منظور فقط قيامت بود و اگر بگويد به ناحق قرآن را محدود كرده است در حالي كه در سراسر قرآن سند براي ثابت كردن زنده شدن پس از مرگ تا قبل از قيامت داريم.

در مورد قيامت رسولان پيشين اشاره كرده بودند ولي مردم قبول نميكردند و به تمسخر ميپرداختند ميگفتند چگونه ممكن است بعد ازآنكه ما مرديم و استخوانهاي ما خاك شد باز زنده شويم ، البته قيامت ثابت شد

درمورد تناسخ البته قبول اين زنده شدن پس از مرگ در دنيا به زمانهاي بسيار دور برميگردد و سند نداشتن تناسخ چون بسيار دين قديمي است باعث به اشتباه رفتن اين دين شد چون سند ندارد قيامت را از ياد برده اند، البته در گذشته، ايمان به زنده شدن پس از مرگ در دنيا را به اسمهايي ديگر خطاب ميكردند ، امروز ميگويند تناسخ.

بسياري از مردم در دنيا به تناسخ رو آورده اند و هر چه بيشتر ميگذرد تعداد بيشتري به تناسخ و زنده شدن پس از مرگ  در دنيا ايمان مي آورند البته ميگويند اين ميليونها  مردمي كه به تناسخ ايمان دارند از هند و چين و اين كشورهاي تازه تشكيل شده به وجود آمده است در حالي كه اجداد بنده در مورد تناسخ نظر داده اند .

ميل به جاودانگي به زماني بر ميگردد كه انسان خلق شد و به عقل رسيد تا بتواند ايمان داشته باشد.

در زمان حضرت نوح (ع) كه ايشان ظهور كردند و به وجود خداوند اشاره داشتند و مردم را به يكتا پرستي هدايت ميكردند.

در زمان حضرت ابراهيم (ع) كه ايشان ظهور كردند و به وجود خداوند اشاره داشتند و مردم را به يكتا پرستي هدايت ميكردند و خانه خداوند را بنا كردند و ساختند تا دليل بر وجود ايمان به خدا باشد و معجزان محدود نبودن زنده شدن پس از مرگ در تيكه تيكه كردن مرغان و قرار دادن آنها بر سر كوههاي مختلف و صدا كردن آنها و زنده شدن مرغان پس از مرگ  به امر خدا ، كه نشانه قدرت خداوند و وجود ايشان بود.

در زمان حضرت موسي (ع) كه ايشان ظهور كردند و به يگانگي خداوند مردم را هدايت ميكردند و در تورات به زنده شدن پس از مرگ براي قيامت اشاره داشتند .

در زمان حضرت داوود (ع) كه ايشان ظهور كردند ، كه بعد از تورات بود قبل از انجيل، به امر خداوند ايشان در زبور نوشتند كه (البته ما نيكان را وارث زمين يا دنيا ميگردانيم) و اشاره به زنده شدن پس از مرگ در دنيا، از آن زمان شروع شد و مردم به آن ايمان مي آوردند كه امروز ما تناسخ را داريم وگرنه از زير بوته عمل نيامده است ، مشخصا حقي در وجودش هست كه در دنيا رواج پيدا كرده است .

البته در وجود قيامت هم حقي هست كه در دنيا رواج پيدا كرده است افرادي كه به زنده شدن براي قيامت ايمان دارند تعدادشان از همه  بيشتر است.

در زمان حضرت عيسي (ع) كه ايشان ظهور كردند و به قدرت خداوند در بحث زنده كردن مردگان اشاره داشتند و در انجيل اشاره هاي زيادي شده بود البته يهوديان انجيل را تغيير دادند ولي باز اشاره دارد به معجزات حضرت عيسي (ع) توجه كنيد، زنده كردن مردم پس از مرگ ، در دنيا ، به امر خداوند،

زنده كردن بافتهاي مريض و مرده در جسم بيماران و سلامتي آنها،

سلامتي جوزامي ها در آن زمان پس از مرگ ايشان،

زنده شدن ايشان پس از مرگ بعد از چند روز و طبق قرآن ايشان به سمت خداوند بازگشتند.

و همه اين موارد اشاره دارد به زنده شدن پس از مرگ بدون محدويت به امر خداوند ،

سوال : روح چيست ؟ طبق قرآن روح امر خداوند است.

ما به مشيت ازلي خود وقتي بگوييم ، موجود باش همان لحظه زنده ميشود، از قرآن.

انسانها در حدود چهار ماهگي روح براي آنها فرستاده ميشود طبق واقعيت و قرآن.

در زمان حضرت محمد (ص) كه ايشان ظهور كردند و به يگانگي خداوند اشاره داشتند و طبق سنت رسولان به شرك نياوردن به خداوند دستور ميدادند و قرآن براي ايشان نازل شد ،

قرآني كه از اول تا آخر اشاره به زنده شدن پس از مرگ دارد، چه براي قيامت ، چه براي قبل از قيامت ، چه زنده شدن گياهان و زمين پس از مرگ ، چه بوجود آمدن و از بين رفتن و باز بوجود آمدن هر چيزي در طبيعت ، همانند شب و روز و ماه و خورشيد و باران و گردش و تكرار همه چيز تا قيامت.

تازه در قرآن ؛ بقره ، موضوع كشتن گاو ماده و زنده شدن انساني پس از مرگ و جريانات آن كه اشاره به زنده شدن پس از مرگ در دنيا دارد كه اشاره هاي زيادي مستقيم و غير مستقيم در مورد زنده شدن پس از مرگ در دنيا تا قبل از قيامت دارد و توضيح هم ميدهد كه چرا ؟ كه خدا بخواهد به شما ثابت ميكنم  .

در قرآن اشاره هاي زيادي به زنده شدن پس از مرگ گياهان و زمين دارد كه اشاره است به شباهت بين زنده شدن پس از مرگ گياهان و انسان.

گياهان وقتي ميميرند يا ميسوزند تبديل به خاك ميشوند همانند انسان.

بدن گياه به هم نوع آن پيوند ميخورد همانند انسان.

اندام انسان همانند گياه و برعكس رويش ميكند، مو، ناخن، استخوان ، دندان ، پوست ، رگ ، جنين، نر و ماده همانند هم هستند.

گياهان در فصل خزان به خواب ميروند ، همانند انسان كه به خواب ميرود.

گياهان با آب از خاك زنده ميشوند همانند انسان كه با آب نطفه زنده ميشود.

گياهان پس از مرگ ( هر بار كه ببرندشان باز برويند) زنده ميشوند، و اين به چشم ديده ميشود ، همين طور اشاره دارد به زنده شدن پس از مرگ انسانها كه بايد با چشم ايمان ديده شود و حقانيت آن درك شود و اگر خداوند بخواهند بنده براي شما ثابت ميكنم.

انسان وقتي ميميرد تبديل به خاك ميشود و روحش به برزخ ميرود تا حساب كتاب اعمالش را بنويسند و حساب كنند تا براي قيامت حساب جسم مرده اش مشخص باشد و بعد به امر خداوند در حدود چهار ماهگي  روحش به مادر فرستاده ميشود تا جسمي جديد داشته باشد و از گذشته هيچ بياد نياورد و امتحان شود و ميان انسانها اشرف مخلوقات به حق مشخص شود و عدالت در روز قيامت برپا شود.

وقتي انسان بميرد و تبديل به خاك شود و باز زنده شود ، و روحش به جسم ديگري برود گفته ميشود انسان از خاك خلق شده است .

( ما شما را هم از اين خاك خلق كرده ايم ) يعني همه از خاك خلق شده ايم نه فقط فكر كنيد حضرت آدم و حوا از خاك خلق شده باشند .

فسيلهايي داريم كه نشان ميدهد ميلياردها سال پيش بشر زيست ميكرده ،

توجه كنيد در زماني كه خداوند فرمود جانشيني بر روي زمين قرار ميدهم ، فرشتگان گفتند آيا باز بشري خلق ميكنيد كه ميل به خونريزي و فساد دارد در حالي كه ما خودمان شما را به يگانگي پرستش ميكنيم ، خداوند فرمود من چيزي ميدانم كه شما نمي دانيد،

اين بيان فرشتگان، ذهنيت آنها از بشري بود كه قبل از فرستاده شدن انسان در زمين ،خونريزي و فساد ميكردند البته بنده از تفصيرهاي خودتان متوجه شدم،

پس لازم نبوده كه حضرت آدم را خداوند با گل بسازند بعد روح را به او بفرستند ،

وقتي جسم بشر بود و بچه هايشان به دنيا مي آمدند فرستادن روح انسان براي جسم بشر براي خداوند كاري ندارد ،

روح خلق شده و جسم هم خلق شده ، و در حدود چهار ماهگي به مادر فرستاده ميشود تا به دنيا روح انسان فرستاده شده باشد.

البته بشري كه ميل به فساد دارد ، روحش شيطاني است و اگرخداوند به بشر روح انسان بدهد يعني جانشينش در زمين ديگر شياطين نيستند بلكه انسانها هستند، از همين رو است كه ابليس اعتراض كرد و به انسان سجده نكرد و امر خداوند را ناديده گرفت و گفت تا روز قيامت آنها را منحرف ميكنم ،

البته در زمان كنوني بشر زيا د داريم كه ميل به فساد و شيطان پرستي دارند،

و امام زمان وقتي ظهور كنند همه رسولان عالم غيب را زير سوال ميبرند و به جنگ با كفار مي آيند و ياران امام زمان از زمين در مي آيند و عالم غيب هم زير سوال نرفته است و مردم به امام زمان ايمان مي آورند چون از آسمان خداوند شخصا ميفرمايند اين است رسول ما و قيامت و ظهور امام زمان را با هم تركيب كرديد شد جهالت دوم.

البته موضوع چيز ديگريست بنده را ببخشيد.

زمين و انسان هر دو از آب و خاك و روح خلق شده است.

اين موارد را در نظر بگيريد و به توضيحات بنده از قرآن توجه بفرماييد

 اين رشته سر دراز دارد اشاره است به ادامه داشتن موضوع پس به اشاره هاي قرآن هم توجه كنيد

 

 

 

به نام خداوند بخشاينده و مهربان

 

در سوره 96 سوره العلق مطرح شده كه :(خداوند آفريننده ي عالم ، آدمي را از خون بسته (علقه) بيافريدند در قرآن بخوانيد كه پروردگار كريمترين كريمان عالم هستند آن خدايي كه بشر را علم نوشتن به قلم آموخت و به آدم آن چيزهايي را كه نميدانست به الهام خود به ذهن او تعليم داد باز چرا انسان از طغيان و تكذيب حق باز نمي ايستد و سركش و مغرور ميشود آيا شما مردم به اين كس كه حق را تكذيب ميكند و از حق رو برميگرداند چه راي ميدهيد؟ آيا تكذيب كننده ندانست كه خداوند مي بيند)

در آيه ي 2 در مورد آفريده شدن انسان ذكر شده ، آدمي از خون بسته آفريده شده است آيا كسي هست كه بدون نطفه خلق شده باشد به اين فكر كنيد همه از اول نطفه بوديم و اين موضوع در قرآن بيان شده اين از كرم و بخشاينده بودن خداوند بزرگ است در اين نوشته ها توجه كنيد خداوند به آدم چيزهايي كه نمي دانست به الهام و احساس كردن و فكر كردن تعليم ميدهند تا بداند و موضوع اين است كه انسان از نطفه خلق ميشود اين موضوع زنده شدن با نطفه  يك حق آشكار است آيا كسي هست كه اين الهام را بياموزد و قرآن را تصديق كند

 

در سوره ي 93 سوره والضحي  مطرح شده است :(قسم به روز روشن يا هنگام ظهر آن ، قسم به شب يا هنگام آرامش آن كه خداي تو هيچگاه تو را ترك نگفته و به تو خشم ننموده است )

آيات قرآن اشاره دارند به موضوع مطرح شده زندگي پس از مرگ تا قبل از قيامت و قيامت كه اشاره به موضوع هاي مربوطه مي كنند مثل (شب و روز )(زنده شدن گياهان پس از مرگ و شباهت آنها با انسان)(گردش زمين و ماه و خورشيد به دور خود و همديگر و تكرار آن تا قيامت)( و اشاره هاي مستقيم و غير مستقيم به زنده شدن پس از مرگ در دنيا و اشاره هاي غير مستقيم كه در نگرش تا قبل از اين در تفصير اشاره به قيامت داشت ولي با تغيير نگرش در حق و  نامحدود بودن آيات ، اشاره به زنده شدن پس از مرگ قبل از قيامت هم دارد

 

 

در سوره 92 سوره الليل  مطرح شده است ) : قسم به شب تار هنگاميكه جهان را در پرده ي سياه بپوشاند و قسم به روز هنگاميكه عالم را به ظهور خود روشن كند و قسم به مخلوقات عالم كه خدا همه را جفت نر و ماده بيافريد و قسم به اين آيات الهي كه سعي و كوشش شما مردم بسيار مختلف است اما هركس  خداترس و پرهيزكار شد و به نيكويي درستي و عدالت خدا را تصديق كرد ما هم البته كار او را آسان ميگردانيم(چه از فهم در آيات چه در نوع زندگي) اما هركس حسادت ورزيد و از روي جهالت و غرور خود را از لطف خدا بي نياز دانست (واين نعمت مطرح شده را قبول نكرد و هدايت نخواست )و نيكويي را تكذيب كرد پس بزودي كار او را دشوار ميگردانيم (چه در فهم آيات چه  در زندگي) وگاهي عذاب و هلاكت دارايي او، وي را هيچ نجات نتواند داد (چون حق خدا را تكذيب كرده وراه درست را ياد نگرفته است و در جهل خود به اشتباه زندگي كردن را ادامه مي دهد ) والبته بر ماست كه خلق را هدايت كنيم و ملك دنيا و آخرت از ماست ، من شما را از آتش شعله ور عذاب ترسانيد م وآگاه ساختم (بس اهل تقوا و درستي و عدالت باشيد ))

 با در نظر گرفتن محدود نبودن تفصير در عدالت و در نظر گرفتن بحث اصلي زنده شدن انسان از آب نطفه پس از مرگ و خلقت خداوند براي امتحان اشرف مخلوقات اين موضوع قابل قبول ميشود

در سوره 91 قرآن سوره الشمس مطرح شده است كه : قسم به آفتاب و تابش هنگام رفعتش، قسم به ماه كه پيرو آفتاب تابان است، قسم به روز هنگاميكه جهان را روشن سازد و به شب وقتيكه عالم را در پرده سياهي كشد، قسم به آسمان بلند و آنكه اين كاخ رفيع را بنا كرد و به زمين و آنكه آنرا بگسترد و قسم به نفس و آنكه آنرا نيكو بيافريد و به او شر و خير او را الهام كرد به ذهن او

آيا خداوند خالق قادر كه اين قسم ها را ياد فرمودند را نبايد به عدالت تصديق كرد يا حداقل بگوييم بله خداوند توانايي اين آفرينش بعد از مرگ در دنيا را هم دارد در شب يا روز هنگام زنده شدن و مردن و تكرار آن و چرخش خورشيد و تكرار اين زنده شدن با چرخش خورشيد و ماه و تكرار بازگشت ماه بعد از از بين رفتن    همه اينها شباهت و اشاره به بازگشت به دنيا پس از مرگ تا قبل از قيامت دارد

 

 

در سوره 90 سوره البلد ذكر شده (قسم به اين بلد ياد نكنم و حال آنكه تو در اين بلد جسم منزل داري و قسم به پدر و فرزندان او كه ما نوع انسان را به حقيقت در رنج و مشقت آفريديم آيا انسان پندارد كه هيچكس بر او توانايي ندارد در حال اينكه در جسم چيزي نبود و از نطفه و مادر بود آيا فكر كرده كسي او را نديده آيا ما به او دو چشم عطا نكرديم و زبان و دو لب به او نداديم و راه خير و شر را به او ننموديم باز هم به تكليفش كه عادل بودن و حق را تصديق و عمل كردن بود تن در نداد) توجه به تكرار پدر و مادر و فرزندان ونطفه وچشم و زبان و لب ،داشته باشيد كه خداوندي كه انسان را به همين آساني خلق ميكند باز توانائي دوباره و دوباره خلق كردنش را پس از مرگ دارد و اين راه حق و درستي است بيائيد حق و عدالت خداوند را تصديق كنيد

به تكرار اين جفت و آب نطفه و شب و روز و خورشيد و ماه و خلقت جسم و شباهت زنده شدن پس از مرگ گياهان و زمين در قرآن مطرح ميشود و اين اشاره دارد به زنده شدن پس از مرگ در دنيا تا قبل از قيامت

در سوره 89 قرآن سوره الفجر ذكر شده است ( قسم به صبحگاه، قسم به حق جفت و به حق فرد و قسم به شب تار هنگاميكه به روز روشن مبدل شود آيا در اين امور كه قسم به آنها ياد شد نزد اهل عقل و خرد لياقت سوگند نيست

هلاك شدند كه خداوند در كمينگاه ستمكاران است و اين حقيقت  كه بچه ها به دنيا مي آيند از نطفه ها و ميميرند و زنده ميشوند پس از مرگ در دنيا  با همين نطفه هاهمانند زنده شدن پس از خوابيدن است.

در سوره 86 سوره الطارق  مطرح شده است (قسم به آسمان و قسم به خورشيد يا ماه،قسم به اينان كه هر شخصي را البته مراقب و نگهباني است ( تا قيامت شود وهم براي ثبت نامه اعمال) انسان مغرور در اول و شروع خلقت خود بنگرد كه از چه آفريده شده است از آب نطفه جهنده خلقت گرديده است كه از ميان صلب پدر و سينه مادر بيرون آمده است، البته كه خداوند به زنده كردنش دوباره پس از مرگ قادر است روزي كه اسرار باطن شخص آشكار شود در آن روز قيامت قوتي در خويش يا ياوري بر نجات خود نيابد(اگر ميخواهد ايمان بياورد بايد قبل از روز قيامت و در جسم ايمان بياورد زماني كه زنده هستيد در دنيا)، قسم به آسمان فرو ريزنده ي باران و قسم به زمين گياه روينده كه قرآن به حقيقت كلام جدا كننده ي حق از باطل است و هرگز سخن هزل و بيهوده نيست)

در آيه 86سوره مطرح شده است براي كسانيكه عقل و احساس براي درك كردن دارند كه البته خداوند به زنده كردن انسان دوباره پس از مرگ قادر است البته كه اين آيه بنابر تفصيرهاي درست ،هم مربوط به دنيا ميشود وهم به قيامت    ولي درستتر اين است كه براي موضوع خود اين مطرح شده را قابل قبول بدانيم و زنده شدن در دنيا پس از مرگ را تكذيب نكنيم بدون سند حال كه ميتوانيم سند قرآن را تصديق كنيم و در اينجا ثابت شود كه اين زنده شدن براي در دنيا هم پس از مرگ مطرح ميشود وقابل استفاده است مخصوصا وقتي در مورد لحظه ي تولد در دنيا با آب نطفه ي جهنده از نر و ماده مربوط به دنيا از ميان صلب پدر و سينه مادر بيرون آمده مربوط به دنيا قبل از قيامت و اشاره مستقيم كه البته خداوند به زنده كردن انسان دوباره پس از مرگ قادر است در اين لحظه نتيجه ميگيريم كه كسانيكه اين كلام درست را تكذيب ميكنند و ميگويند ممكن نيست كه انسان در دنيا باز گردد با نداشتن دليل و سندي و از روي جهل خود به اين اسرار دارند در روز قيامت براي نجات خود ديگر كاري نميتوانند بكنند پس غرورشان به كارشان نمي آيد و اين كلام قرآن است كه بيان شده است و  كسانيكه حقيقت كلام جداكننده ي حق از باطل را تكذيب كنند گويند اين سخن عجيب هزل و بيهوده است  .

لطفا به بازگشت به دنيا پس از مرگ تا قبل از قيامت 2 توجه كنيد

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در مونوبلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.